Web Analytics Made Easy - Statcounter

زیر سوال رفتن تعهد مارکوس رشفورد نسبت به منچستریونایتد باعث شده است تا این بازیکن سکوتش را بشکند و به دفاع از خودش در مقابل اتهامات مطرح شده بپردازد. 

مارکوس رشفورد در جدیدترین اظهاراتش، از سختی‌های خود در دوران کودکی، مورد هجمه قرار گرفتن در رسانه‌ها و دیگر حواشی خود صحبت کرده است. 

طرفداری | وینگر تیم ملی انگلیس و باشگاه منچستریونایتد در مطلبی در وبسایت The Players Tribune، به درد و دل درباره انتقادات از خودش و خانواده‌اش پرداخته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در ادامه بخش‌های کلیدی صحبت‌های شماره ۱۰ یونایتد را می‌خوانید. البته به گفته خود این بازیکن، این تمام ماجرا نیست و او در کودکی آنقدر شرایط سختی داشته که حداقل در دوران فعلی که هنوز مشغول به فوتبال بازی کردن است، قصد در میان گذاشتن آن‌ها با عموم مردم را ندارد. 

من فرد بی نقصی نیستم. وقتی اشتباهی مرتکب شوم، اولین نفری هستم که دستش را بالا می‌گیرد و می‌گوید که باید بهتر کار کنم. اما وقتی تعهدم نسبت به منچستریونایتد زیر سوال می‌رود، آنوقت لازم می‌شود که حرف بزنم. من می‌توانم انتقادات را بپذیرم. می‌توانم هر تیتری را قبول کنم؛ از پادکست‌ها و فضای مجازی گرفته تا تمامی رونامه‌ها. ولی اگر تعهدم نسبت به این باشگاه و علاقه‌ام نسبت به فوتبال را زیر سوال ببرید و پای خانواده‌ام را هم به ماجرا باز کنید، آنگاه خیلی رک از شما درخواست می‌کنم مقداری بیشتر انسانیت به خرج بدهید. این مثل این است که کسی کل هویتم و همه آنچه به عنوان یک انسان نماینده آن هستم را زیر سوال ببرد.

من در اینجا بزرگ شدم. از زمانی که یک پسر بچه بودم، برای این باشگاه بازی کرده‌ام. وقتی بچه بودم، خانواده‌ام به یک پیشنهاد مالی‌ که زندگی‌شان را تغییر می‌داد، دست رد زدند تا من بتوانم این نشان را روی سینه‌ام داشته باشم. آن‌ها وعده می‌دادند که برای خانواده‌مان خانه خواهند خرید و ماشین‌هایی را در گاراژ خانه قرار خواهند داد. آن زمان مادرم به عنوان یک صندوقدار در لدبروکس کار می‌کرد. برادرم هم در AA کار می‌کرد. آن‌ها کاملا حق داشتند که به من بگویند: «این پیشنهاد را قبول کن». اما آن‌ها می‌دانستند رویایم بازی کردن برای یونایتد است و بنابراین هرگز مرا تحت فشار قرار ندادند. 

وقتی از ارزشی که منچستریونایتد برایم دارد صحبت می‌کنم، مردم فکر می‌کنند که انسان عجیبی هستم؛ چون اگر جای من نباشید، مطمئن هستم که حرف‌هایم دروغ به نظر می‌رسد. اما باور کنید زمانی که بچه بودم، بازی کردن برای یونایتد همه چیز من بود. در دوران کودکی، تورنمنت های پنج جانبه در سراسر منچستر برگزار می‌شد که هر بازیکن برای ورود به آن، باید یک پوند پرداخت می‌کرد. همه رده‌های سنی بودند. می‌دیدید بچه‌ها مقابل مردان تقریبا بالغ بازی می‌کردند. همیشه از مادرم می‌خواستم یک پوند به من بدهد چون اگر برنده کل تورنمنت می‌شدید، تیم‌تان تمام مبلغ جایزه را دریافت می‌کرد. آن رقم فقط برای خرید یک بلیت در اولدترافورد کافی بود. ما خیلی بچه بودیم ولی چند مرتبه‌ای توانستیم قهرمان آن بازی‌ها شویم.

پول خیلی خوب است و برکت می‌آورد. ولی نمی‌توان روی رویاها قیمت گذاشت. برای من حتی در یازده سالگی، بازی کردن برای یونایتد تنها هدفم بود. یادم می‌آید در آن دوران که هنوز تلاش می‌کردم با باشگاه قرارداد امضا کنم، وازا (وین رونی) و کریستیانو (رونالدو) پیش بچه‌های آکادمی آمدند و من حیرت‌زده به آن‌ها نگاه می‌کردم. یک عکاس حضور داشت و بچه‌ها می‌توانستند با آن‌ها عکس بگیرند و یادم می‌آید که من که دور از همه ایستاده بودم. برادرم آمد و گفت: «داداش، داری چیکار می‌کنی؟! برو با رونی عکس بگیر!» جواب دادم: «لازم نیست». پرسید: «لازم نیست؟» گفتم: «یک روزی کنار اونا بازی می‌کنم». فکر می‌کنم تنها بچه‌ای بودم که آن روز با آن‌ها عکس نگرفت. بعد از دست رد زدن به پول، تنها چیزی که در وجودم بود، عطش بود. 

معمولا دوست ندارم به حرف‌هایی که درباره من زده می‌شود، پاسخ بدهم. این در ذات من نیست. من درونگرا هستم. اگر از طرف مقابلم شناخت کاملی نداشته باشم، حتی دوست ندارم با او درباره خودم حرف بزنم. بنابراین ۹۹ درصد مواقع می‌توانم سر و صدای موجود را نادیده بگیرم. ولی گاهی از خطوط مشخصی عبور می‌کنند و من تنها می‌خواهم مردم مرا به عنوان یک فرد درک کنند. 

فوتبال همچون یک حباب است. من تلاش کردم یک آدم معمولی باقی بمانم. تلاشم بر این بوده است تا همان دوستان قبلی خودم را حفظ کنم. تمام تلاشم را کردم تا تغییر نکنم؛ حتی زمانی که شبی بیرون هستم یا تعطیلاتم را سپری می‌کنم. اما جنبه دیگری هم وجود دارد. من یک انسان هستم. من اشتباهی مرتکب شده‌ام که عده زیادی در دهه سوم زندگی‌شان مرتکب شده‌اند و تلاشم بر این بوده است که از آن‌ها درس بگیرم. اما من همچنین فداکاری‌هایی کرده‌ام که کسی نمی‌بیند. چیزی که می‌خواهم متوجه شوید این است که پول چیزی نیست که در روزهای سخت به شما برای بازی کردن انگیزه می‌بخشد. صرفا عشق به بازی است که این انگیزه را فراهم می‌کند. می‌دانید جالب چیست؟ احتمالا نباید این را بگویم ولی حتی در اولین فصل حضورم در تیم بزرگسالان، به محل زندگی‌مان بر می‌گشتم و در روزهای تعطیل، با دوستانم در خیابان فوتبال بازی می‌کردم. این منش من است. هنوز هم چنین نگرشی دارم. اگر همراه ما زندگی نکرده باشید، انتظار ندارم چنین چیزی را درک کنید. 

قصد ندارم علیه رسانه‌ها حرف بزنم. من این بازی را می‌شناسم؛ متوجه هستید چه می‌گویم؟ آن‌ها در عمل درباره من نمی‌نویسند؛ انگار که خطاب‌شان شخصیتی به نام مارکوس رشفورد است. فقط هم به صحبت درباره فردی ۲۶ ساله که شب بیرون می‌رود و یا بلیت پارکینگ تهیه می‌کند محدود نمی‌شود. آن‌ها باید از ارزش ماشین من، حدس زدن دستمزد هفتگی‌ام، جواهرات یا حتی تتوهایم هم بنویسند. باید به زبان بدن من، به زیر سوال بردن اخلاقیاتم، گمانه‌زنی درباره خانواده‌ام و آینده فوتبالی من نیز بپردازند. بگذارید این‌طور بگویم: لحنی که در این مطالب وجود دارد را در خصوص همه فوتبالیست‌ها به کار نمی‌برند.

دل‌شان می‌خواهد درباره ماشین‌ها صحبت کنند؟ تصور کنید ۵،۶،۷ ساله باشید و با چهار اتوبوس مختلف خودتان را از آن سوی شهر به زمین تمرین کلیف برسانید. این حرف‌ها اغراق نیست؛ از مادرم بپرسید. او باید از کارش مرخصی می‌گرفت تا همراه من بیاید چون هیچکس در خانواده ما ماشین نداشت. هیچکس حتی گواهینامه هم نداشت. در آن روزهای اول، باید با دو اتوبوس خودم را به شهر می‌رساندم، بعد باید پیاده‌روی می‌کردیم تا در آن سوی شهر، سوار اتوبوس دیگری به مقصد سالفورد شویم؛ حتی در هوای بارانی. هیچ چیز خوبی برای خوردن وجود نداشت. ساعت‌ها تمرین می‌کردم و مادرم هم همان‌جا منتظر من نشسته بود، در حالی که هیچ شناختی از فوتبال نداشت و فقط از روی عشق و علاقه همراهم می‌آمد. بعد همین مسیر را در راه برگشت طی می‌کردیم. همه این‌ها، فقط برای دنبال کردن رویایم جهت بازی کردن در یونایتد. البته من به هیچ وجه قصد گلایه کردن ندارم. من تک تک آن ثانیه‌ها را دوست داشتم.

فکر می‌کنم بخشی از این به دوران پاندمی بر می‌گردد. من صرفا داشتم از تریبون خودم استفاده می‌کردم تا مطمئن شوم کودکان گرسنه نمی‌مانند چون دقیقا می‌دانم که آن شرایط چه حس و حالی دارد. انگار به دلایلی، آن اقدامات تاثیر نامناسبی روی برخی از افراد بر جا گذاشت. انگار منتظر لحظه‌ای انسانی از من بودند تا بتوانند آن را نشان بدهند و بگویند: «دیدید؟ دیدید او واقعا کیست؟».

اگر حامی من باشید، خوب است؛ اگر به من شک داشته باشید، از آن هم بهتر است. 

بیشتر بخوانید:

وین رونی: از زبان بدن رشفورد خوشم نمی‌آید؛ او مقابل دروازه باید بی‌رحم باشد

از دست ندهید ????????????????????????

مفاهیم فنی فوتبال؛ سیستم 2-5-3 چطور کار می‌کند؟ باورنکردنی؛ ملاقات ایجنت هالند با بارسلونا! مهدی ترابی: تحت فشار مالی هستیم و اوضاعمان خوب نیست! خشم اسطوره النصر از رونالدو: باعث پیشرفت فوتبال عربستان نشدی! سرمربی ذوب‌آهن: دستگاه‌های نظارتی به جنجال رختکن پرسپولیس ورود کنند

منبع: طرفداری

کلیدواژه: مارکوس رشفورد بازی کردن زیر سوال حرف ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۵۵۸۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ناگفته‌های دردناک زنان سیستان و بلوچستان از وضع آب شرب: خیلی بو میده! | فیلم

مردم سیل زده سیستان و بلوچستان در گفتگو با خبرنگاران گفت: همیشه که آب شرب نیست، بعد از مدتی هم که درست میشه فقط کافیه سیل بیاد، کل زیرساخت‌ از بین میره و آب فاضلاب هم مخلوط میشه. منبع: چندثانیه

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

دیگر خبرها

  • تن هاخ: رشفورد نیاز به حمایت دارد؛ تمدید قرارداد واران پیشرفتی نداشته است
  • عصبانیت ستاره یونایتد: دست از آزارم بردارید
  • فعال‌سازی بند فسخ قرارداد، تنها راه خرید مارکوس تورام از اینتر
  • ناگفته‌های کهگیلویه و بویراحمد در گفتن نگین
  • به تماشای بوستان‌های شهرکرد در بهار بنشینید + تصاویر
  • ناگفته‌هایی از غرق شدن کشتی تایتانیک
  • ناگفته‌های دردناک زنان سیستان و بلوچستان از وضع آب شرب: خیلی بو میده! | فیلم
  • کنایه علی ربیعی به مسئولان: فقط بر سر جای خود بنشینید و کاری نکنید تا اوضاع خراب‌تر نشود /هردم از این باغ بری می‌رسد!
  • ببینید | ناگفته‌های دردناک و تلخ زنان سیستان و بلوچستان درباره آب؛ آواره‌ایم!
  • مارکوس تورام پس از قهرمانی اینتر: تیری آنری بهترین عموی منه؛ اگه من به اینجا رسیدم به خاطر زحمات اونه / زیرنویس فارسی